♥♣کـــــــافــــــه ۷۳♣♥
☕کافه ای متروک ... قهوه ای تلخ ... و دود سیگارم … که میپچید .. دور تنم. ... به جای حلقه بازوانت … یعنی تو نیستی …!!!
نظرات شما عزیزان:
198-148-225
ساعت3:24---30 مرداد 1394
بعضی وقتا می نشستیمو یه فنجون قهوه و یه سیگار زیر درخت نارنج کنار همون گلدونای شمعدونی که برات هدیه داده بودم با کلی حرفای بلندپروازانه عصرمونو به شب میرسوندیم، دیوونه کجایی تو، یساله نه قهوه ایی خوردیم نه مطلبی گذاشتی اینجا، ولی هرجا هستی بخند، مثل همون خنده های همیشگیت زیر همون درخت نارنج..
پاسخ:خنده هام تلخ تر از اون قهوه است الان...
Power By:
LoxBlog.Com |